شهید سلیمانی یک پاسدار واقعی بود و برای جهان اسلام افتخار و عزت فراهم کرد/ همه ما باید قدردان مردم باشیم
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۷۳۰۳۱
خبرگزاری آریا - رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه شهید سلیمانی انسانی صادق و مخلص بود، گفت: حاج قاسم انصافا یک پاسدار واقعی، یک رزمنده و فرمانده ای بود که افتخار و عزت برای جهان اسلام فراهم کرد و امروز مردم نشان دادند قدرشناس هستند و انقلاب، رهبری و ایرانشان را دوست دارند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری خانه ملت، دکتر محمدباقر قالیباف ظهر امروز (پنجشنبه 15 دی ماه ) در جوار مزار سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی گفت: خودمان را مکلف می دانیم در این ایام مثل همه مردم دلداده جمهوری اسلامی به کرمان بیاییم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رییس مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: مردم بخاطر سردار دلها شهید سلیمانی که انصافا یک پاسدار واقعی، یک رزمنده و فرماندهای بود که افتخار و عزت برای جهان اسلام فراهم کرد به این مکان مقدس می آیند و توفیق زیارت دارند و ما نیز مثل همه زواری که با عاشقی و دلدادگی از راه های دور و از سراسر کشور و حتی خارج از کشور به این مکان می آیند حضور پیدا کردیم.
وی ضمن تشکر از همه زواری که در این هوای سرد به زیارت آمدند و قدردانی از میزبانی مردم کرمان نسبت زائران،ادامه داد: امیدواریم همه ما به گونه ای عمل کنیم که راه شهدا و امام شهدا را تحت رهبری امام خامنه ای (مدظله العالی) پیش ببریم.
قالیباف با بیان اینکه امیدوارم صداقت و صفا و اخلاص حاج قاسم نصیب همه ما بشود، افزود: اخلاص شهید سلیمانی علت ارادت مردم است؛ بنده در نشست کنفرانس بین المللی شهید سلیمانی مطرح کردم چون شهید سلیمانی انسان صادق و مخلصی بود، زندگی این مرد هم در دنیا و هم در آخرت پربرکت شد. امروز نتیجه عشق آن زحمات و رفتار حاج قاسم است که می بینیم مردم اینگونه می آیند.
رییس قوه مقننه خاطرنشان کرد: مردم هم نشان دادند قدرشناس هستند و انقلاب و رهبری را دوست دارند و ایرانشان را دوست دارند. انشاءالله ما مدیران قدر این مردم را بدانیم و نسبت به آنها به درستی انجام وظیفه کنیم./
پایان پیام
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: شهید سلیمانی حاج قاسم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۷۳۰۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روز خلیج فارس با شهنواز
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: حبیب احمدزاده نویسنده و پژوهشگر به تازگی یادداشتی را به بهانه روز خلیج فارس و یک عکس یادگاری، با عنوان «روز خلیج فارس با شهنواز» نوشته است.
مشروح متن این یادداشت در ادامه می آید:
این عکس را اواخر دهه هفتاد، امیرواحدی رفیقم از ما رفقای جنگش و استاد همایون شهنواز کارگردان دلیران تنگستان گرفت دم دهانه ورودی خلیج فارس به اروند رود روبروی شهر فاو عراق در سفری که نتیجه اش شد عاشق شدن استاد شهنواز به دریاقلی سورانی و نجات ابادان با دوچرخه.
از راست اسدالله، قبصه چی که جز لج و لجبازی با ما دیدبانها بلد نبود، وقتی بالای دیدگاه بودیم و ازش درخواست شلیک روی دشمن میکردیم، میگفت: باز این فرعون ها صبحونه شون را تو بهترین هتل دنیا خوردند رفتن بالا فکر میکنن ما قبضه چی ها نوکر و بردشون هستیم و تو این گرما دست به سینه دستوراتشون، وقتی هم اولین شلیک کردی بعد فرمایشاتشون تازه شروع میشه حالا شلیک بعدی پنجاه تا بالا بیست به راست دومی از راست پرویزه که بخاطر کفتراش تو جنگ مونده و هشت سال ماند و ماند و هشت بار مجروح شد یکبار شش گلوله تیربار، یک بارش سی و شش تا ترکش، یک بار دیگه چشم راستش و یک بار هم که روی تخت بیمارستان جنگی با ان خونریزی شدید و قطع نشدنی رگ بین دو پا میگفت:
دیگه به من نگید پرویز بگید پروین
و جراحش غش کرده بود از خنده
و بعد اون سمت چپی استاد شهنواز، اقا قاسم مسئول و پدر ما کوچولو بسیجی های مقر اسکله هشت که از همان روزهای اول جنگی با رفیقش حسین لدن (مادر همون بچه ها) وقتی فهمیدن بعثی ها، تو جاده خروجی شهر ابادان مینی بوس و اتوبوس و سواری مردم بیگناه را میگیرند و هرکس ریش داره را پیاده و به اسارت برده و یا اعدام صحرایی میکنند قسم خوردند تا ابادان از محاصره در نیاد ریششون رو نزنند و ریششان بلند شد و بلند شد و و بلند شد تا انکه شانسشون زد و محاصره شهر یک سال نشده شکسته شد وگرنه حالا حالاها هرسال رکورد جدیدتر ریششون تو کتاب رکوردهای گینس جابجا و قیافه هردویشون هم طوری ثبت میشد که تا حالااینقدر گمنام نمونند.
ولی یک سال کمتری بعد، قاسم با برادر کوچکترش رضا که همسن من بود تو مرحله سوم عملیات خرمشهر با هم مجروح شدند وقاسم داغان و مجروح روز ازادی خرمشهر و وسط غریو شادی مردم تو خیابونا بود که ننه قاسم نتوست تحمل کنه و زد زیر گریه و خبر شهادت رضا را وسط شادی اون همه مردم به قاسمش داد.
این عکس را امیر گرفت، که با هم مهمات های خمپاره اسدالله را میدزدیم و بعد به خودش میدادیم که برامون شلیک کنه برای همایون شهنواز اشنایی با این بچه ها اون روز تو دهنه خلیج فارس طوری بود که انگار همرزم های رییسعلی دلواری رو پیدا کرده به هر حال برای من روز خلیج فارس با تمام جغرافیای داخل و بیرون این عکس همگی از این جور آدم ها هستند و بس!
کد خبر 6095029 فاطمه میرزا جعفری